حرف سي و هشتم
**(دوست من سلام)**
چهار شنبه 8 آذر 1391برچسب:, :: 23:11 :: نويسنده : سعید

دوست من سلام...

مطلب ارسالي خواهر بزرگوارمون فاطمه

پدر روزنامه می خواند .اما پسر كوچكش مدام مزاحمش می شد.حوصله ی پدر سر رفت و صفحه ای از روزنامه را-كه نقشه ی جهان را نمایش می داد- جدا و قطعه قطعه كرد و به پسرش داد.

-"بیا ! كاری برایت دارم . یك نقشه ی دنیا به تو می دهم .ببینم می توانی آن را دقیقا همان طور كه هست بچینی ؟

و دوباره سراغ روزنامه اش رفت.می دانست پسرش تمام روز گرفتار این كار است.اما یك ربع ساعت بعد پسرك با نقشه ی كامل برگشت.
پدر با تعجب پرسید:"مادرت به تو جغرافی یاد داده؟"

پسرجواب داد:"جغرافی دیگر چیست؟"

پدر پرسید:"پس چگونه توانستی این نقشه ی دنیا را بچینی؟"

پسر گفت:" اتفاقا پشت همین صفحه تصویری از یك آدم بود. وقتی توانستم آن آدم را دوباره بسازم دنیا را هم دوباره ساختم...!"



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 11
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 15
بازدید ماه : 499
بازدید کل : 83301
تعداد مطالب : 79
تعداد نظرات : 17
تعداد آنلاین : 1


جدیدترین قالبهای بلاگفا


جدیدترین کدهای موزیک برای وبلاگ

..................اوقات شرعي
.................. ***** *** صدایاب